loading...
امیر دل
محمدامین بازدید : 508 جمعه 08 آذر 1392 نظرات (0)

داستان ذکر پرنده

انس بن مالك مى گويد: همراه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) به بيابان رفتيم. پرنده اى در آنجا ديديم كه آواز مخصوص از آن شنيده مى شد.
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) به من فرمود: آيا مى دانى اين پرنده چه مى گويد؟!
عرض كردم: خدا و رسولش آگاه تر است.
فرمود: مى گويد:
يا رب! اذهبت بصرى و خلقتنى اعمى فارزقنى فانى جائع.


خداوندا! نور چشمم را از من گرفتى و مرا كور آفريدى، روزى مرا برسان كه من گرسنه ام.
ناگهان ديدم پرنده ديگرى كه ملخ بود، پرواز كنان آمد و در دهان او نشست و آن پرنده كور ملخ را بلعيد.
در اين هنگام آواز پرنده بلند شد، پيامبر به من فرمود: آيا مى دانى اين پرنده چه مى گويد؟!
عرض كردم: خدا و رسولش آگاه تر است. فرمود:مى گويد:
الحمد لله الذى لم ينس من ذكره
حمد و سپاس خداوندى كه يادآورنده اش را فراموش نمى كند.
و به نقل ديگر فرمود:
من توكل على الله كفاه
كسى كه به خدا توكل كند، خدا او را كافى است

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سایت امیرِدل منبع داستان و روایات مذهبی از آبان ماه سال 92 شروع به فعالیت نموده است.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا برای خواندن مطالب سایت صلوات فرستادین؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 134
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 51
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 55
  • بازدید ماه : 26
  • بازدید سال : 3,479
  • بازدید کلی : 509,010