loading...
امیر دل
محمدامین بازدید : 2368 یکشنبه 12 دی 1395 نظرات (0)

داستان امید به خدا

روايت كرده اند كه جوانى در بنى اسرائيل بود كه بيست سال اطاعت و عبادت كرد و بيست سال معصيت كرد، روزى در آينه نگاه كرد ديد موهايش سفيد شده. به خود آمد و از كرده خود پشيمان شد. عرض كرد: الهى بيست سال عبادت و بيست سال معصيت كردم، اگر به سوى تو برگردم آيا قبولم مى كنى؟ صدائى شنيد.
احببنا فاجبناك، تركتنا فتركناك و عصينا فامهلناك و ان رجعت الينا قبلناك
يعنى: ما را دوست داشتى پس تو را دوست داشتيم، ما را ترك كردى پس تو را ترك كرديم، معصيت ما را كردى تو را مهلت داديم، پس اگر برگردى به جانب ما تو را قبول مى كنيم.
از اين مرحمت ها از خدا نسبت به تمام امت ها بوده و در اين امت هزار مقابل.
در هر حالتى شخص بايد اميدش به خدا باشد. حضرت لقمان به پسرش ‍ وصيت كرد كه اگر گناه جن و انس را دارى چنان اميدوار به خدا باش كه تو را رحم كند و اگر عبادت ثقلين ((جن و انس)) را دارى بترس از آنكه مبادا تو را عذاب كند.

محمدامین بازدید : 3217 چهارشنبه 27 آذر 1392 نظرات (0)

داستان خوف و رجا

در علم اخلاق ذكر شده است كه انسان ماداميكه در اين عالم است، براى تكامل خودش هم خوف لازم دارد و هم رجاء، تا بتواند بار تكليف را تا سفر آخرت بكشد. اگر تازيانه خوف نباشد غير از هواپرستى كارى از او برنمى آيد و همينطور اگر رجائى هم نباشد شوقى ندارد و لذا فرمود:
مؤمن هميشه بين دو نور است كه هيچ يك بر ديگرى غالب نمى گردد و اگر يكى غالب گردد بار سفر را به منزل نمى رساند هر دو نور بايد مساوى باشند.

درباره ما
سایت امیرِدل منبع داستان و روایات مذهبی از آبان ماه سال 92 شروع به فعالیت نموده است.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا برای خواندن مطالب سایت صلوات فرستادین؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 134
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 51
  • آی پی امروز : 118
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 133
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 140
  • بازدید ماه : 1,774
  • بازدید سال : 5,227
  • بازدید کلی : 510,758