loading...
امیر دل
محمدامین بازدید : 743 پنجشنبه 28 آذر 1392 نظرات (0)

داستان جواب کار خیر

به يك جوان عابد بنى اسرائيل در خواب خبر دادند خدا در نصف عمر، تو را غنى و نصف ديگر فقيرت مى نمايد و انتخاب اينكه اول فقر باشد يا غنا به عهده خودت است. در عالم خواب گفت: مرا زنى است و بايد با او مشورت كنم ((اينكه گفته اند با زن مشورت نكنيد، مشورت با زنانى است كه عقلشان ضعيف و اهل شهوتند، نه زنان صالحه كه در عقل كم از مردان نيستند)) وقتى بيدار شد با زن صالحه اش مشورت كرد. زن صالحه گفت: بهتر است نصف اول عمرت غنى شوى. مرد گفت: آخر عمر ضعيف مى شوم. گفت: اينطور بهتر است. او هم قبول كرد. از فردا غنى شد.

زن گفت: خدا از آن طرف مال مى دهد تو از اين طرف در راه خدا انفاق كن. كم كه نمى شود هيچ، بلكه هرچه بدهى باز مى آيد، چون وعده داده اند.
خلاصه، نصفه اول عمرش تمام شد، تاريخى رسيد كه بايستى از آن تاريخ فقير شود، ولى ديدند همانطور غنى است و مال مى آيد.
عرض كرد: خدايا چطور شد كه فقير نشدم. در عالم رؤ يا به او گفتند: چون در راه ما انفاق كردى، ما بقيه عمرت را هم غنى و ثروتمند قرار داديم. يعنى در مقابل خوبى، خوبى و در مقابل بدى، بدى است.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سایت امیرِدل منبع داستان و روایات مذهبی از آبان ماه سال 92 شروع به فعالیت نموده است.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا برای خواندن مطالب سایت صلوات فرستادین؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 134
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 51
  • آی پی امروز : 80
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 90
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 97
  • بازدید ماه : 1,731
  • بازدید سال : 5,184
  • بازدید کلی : 510,715